سرنگون کردن ساقط کردن، برانداختن، منقرض کردن، نابود کردن، از بین بردن، مضمحل کردن، واژگون کردن، نگون سار کردن ادامه... ساقط کردن، برانداختن، منقرض کردن، نابود کردن، از بین بردن، مضمحل کردن، واژگون کردن، نگون سار کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن উচ্ছেদ করা , উল্টে ফেলা ادامه... উচ্ছেদ করা , উল্টে ফেলা تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به بنگالی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن گرا دینا , الٹ دینا ادامه... گرا دینا , الٹ دینا تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به اردو
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن kuangusha, kubadilisha ادامه... kuangusha, kubadilisha تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به سواحیلی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن derrocar, derribar ادامه... derrocar, derribar تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن stürzen, umkippen ادامه... stürzen, umkippen تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به آلمانی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن повергнути , перекидати ادامه... повергнути , перекидати تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به اوکراینی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن obalić, przewrócić ادامه... obalić, przewrócić تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به لهستانی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن rovesciare ادامه... rovesciare تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن свергнуть , опрокинуть ادامه... свергнуть , опрокинуть تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به روسی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن उखाड़ फेंकना , पलट देना ادامه... उखाड़ फेंकना , पलट देना تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به هندی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن menggulingkan, membalikkan ادامه... menggulingkan, membalikkan تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن 전복시키다 , 뒤집다 ادامه... 전복시키다 , 뒤집다 تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به کره ای
سرنگون کردنسَرنِگون کَردَن devirmek ادامه... devirmek تصویر سرنگون کردن دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی